معنی کار جالب
حل جدول
شیرین کاری
مترادف و متضاد زبان فارسی
جاذب، گیرا، رباینده
فارسی به ایتالیایی
فرهنگ معین
(لِ) [ع.] (اِفا.) جلب کننده، دلربا.
فرهنگ عمید
کسی یا چیزی که موجب جلب علاقه یا توجه میشود، جلبکننده،
[مجاز] تعجبآور،
خواستار، خواهان،
فارسی به عربی
امتصاص، بارز، جذاب، رائع، کثیر التوابل
فرهنگ فارسی هوشیار
آواز دهنده، بسوی خود کشنده چیزی را، غوغا کننده
فرهنگ فارسی آزاد
جالِب، بسوئی کشاننده، کسب کننده، جمع کننده (در فارسی: جذب کننده، رباینده)،
فارسی به آلمانی
Aufsaugend; fesselnd, Packend
معادل ابجد
257